جدول جو
جدول جو

معنی نافرمان پذیری - جستجوی لغت در جدول جو

نافرمان پذیری
(فَ پَ)
سرکشی. طغیان. عصیان. فرمان پذیر نبودن. عدم اطاعت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرمان پذیری
تصویر فرمان پذیری
اطاعت، قبول فرمان
فرهنگ فارسی عمید
(فَ پَ)
غیر مطیع. رام ناشدنی. سرکش. طاغی و یاغی:
به دزدی هندویت را گر نگیرم
چو هندو دزد نافرمان پذیرم.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(فَ مامْ پَ)
فرمان برداری. اطاعت:
به سبق خدمت و فرمان پذیری بی چرا و چون
ملک را در وزارت چون نبی یار در غارم.
سوزنی.
به فرمان پذیری رقیبان شاه
به جای آوریدند فرمان شاه.
نظامی.
به هر آرزو کآوری در قیاس
به فرمان پذیری پذیرم سپاس.
نظامی.
به فرمان پذیری به هر کشوری
نشانم جداگانه فرمان بری.
نظامی.
رجوع به فرمان شود
لغت نامه دهخدا
آنکه فرمان نپذیردعاصی سرکش: بدزدی هندویت را گرنگیرم چو هندو دزد نافرمان پذیرم. (صائب لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرمان پذیری
تصویر فرمان پذیری
قبول فرمان اطاعت
فرهنگ لغت هوشیار